اَرِنی

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

اَرِنی


هــشیــار سـری بــود ز ســودای تــو مـسـت
خــوش آنکــه ز روی تــو دلــش رفــت ز دسـت
بــی تــو همــه هیـچ نیــست در ملـک وجــود
ور هیــچ نباشد چو تــو هستــی همه هست

- سعدی

-------------------------------------------------------

پیش از این پرنده ای بودم، رها ...
اما حالا ،
یک مسافرم ...

--------------------------------------------------------

اینجا بخش "نظرات" بسته است. اما امکان ثبت نظر بطور خصوصی در قسمت "تماس با من" وجود دارد.
" کپی برداری از مطالب ، حتی با ذکر منبع ، شرعا و اخلاقا جایز نیست."

سوزی ست مرا در دل ...

به ظاهر متشرعی ، در جواب ِ مردی که مشورت می گرفت درباره ی طلاق دادن همسرش ، اینطور نصیحت می کرد و راه و چاه نشان می داد که :" کاری کن که رنگ مهریه اش را هم نبیند. (به دروغ) بگو توان پرداختش را ندارم." ! و سرخوش بود از زیرکی ِ نداشته اش و می بالید بر نقابی که از شرع بر چهره اش زده بود تا مبادا باطنش شناخته شود...
خوره ی منفعت طلبی ، به جان ِ دینداری هایمان افتاده است. از درون می پوساند و بطن ِ آن را نابود می کند و جز ظاهری باقی نمیگذارد...

الهی ! اعوذُ بکَ مِن نَفسی ...




- «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً» (نساء، 4) « و مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آنها بپردازید، پس اگر چیزى از مهر خود را از روى رضا و خشنودى به شما بخشیدند، برخوردار شوید که برایتان حلال و گوارا خواهد بود.»

- «وَلا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ ...» (نساء/19) «آنها را تحت فشار قرار ندهید به خاطر این که قسمتى از آنچه را به آنها داده‏اید (از مهر) تملک کنید.»

- از رسول خدا(صلی الله علیه و آله): « وَ مَنْ ظَلَمَ امْرَأَةً مَهْرَهَا فَهُوَ عِنْدَ اللهِ زَانٍ وَ یَقُولُ اللهُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَبْدِی زَوَّجْتُکَ أَمَتِی عَلَى عَهْدِی فَلَمْ تَفِ لِی بِالْعَهْدِ فَیَتَوَلَّى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَلَبَ حَقِّهَا فَیَسْتَوْجِبُ حَسَنَاتِهِ کُلَّهَا فَلَا یَفِی بِحَقِّهَا فَیُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّار» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،283)؛ و هر کس مهریه زنش را ندهد نزد خدا زناکار به شمار مى‏رود، و روز قیامت خدا به او مى‏گوید: اى بنده من، کنیزم را با پیمانى که از تو گرفتم به همسرى تو در آوردم ولى تو به عهد من وفا نکردى. اینجاست که خداوند خود حق آن زن را مطالبه مى‏کند و تمام حسنات مرد به حق آن زن مى‏رسد و فرمان صادر مى‏شود که او را به دوزخ بیفکنید.(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق، ترجمه انصارى، 557)

- وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: « مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ لَمْ یَنْوِ أَنْ یُوَفِّیَهَا صَدَاقَهَا - فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زَان» (من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص 399)؛ هر کس در مورد مهریّه به زنان ستم کند، مثل این است که، به صورت «زنا» با آنان آمیزش کرده است! (نوادر راوندى، ترجمه صادقى اردستانی 256) 

.

امام علی علیه السلام می فرمایند: « مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ اَلْمَصَائِبِ اِبْتَلاَهُ اَللَّهُ بِکِبَارِهَا »
کسى که سختی های کوچک را بزرگ شمارد خداوند او را به مصیبت هاى بزرگ مبتلا خواهد کرد. /نهج البلاغه - حکمت 448



- فکر میکنم نقطه مقابل این افراد ، کسانی هستند که قرآن درباره آنها می فرماید : " الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ "؛ یعنی کسانی که از کمی و کاستی های زندگی مادی و از زوال نعمت ها هرگز ناراحت نمی شوند چون معتقدند که نه تنها همه مواهب، بلکه خودشان نیز به خداوند تعلق دارند و می دانند که اینجا سرای جاویدان برای زندگی ابدی نیست بلکه مسیری برای گذر و بازگشت به سوی خداست.

زوار خاکی حرمت کبریایی اند

از کنار بعضی آدم ها نمیشه براحتی گذشت. نمیشه نادیده شون گرفت . مثلا همون پیرزن مشهدی ِ امروز صبح رو که سواد خوندن ِ دعا نداشت. که اومد بین اون جمعیت، زیارتنامه رو بدست من داد تا براش بخونم و اون جمله به جمله بعد از من تکرار کنه. که من خوندم و اون با همون لهجه ی شیرینش ، با همون صدای گرمش بعد از من تکرار کرد. گاهی حتی کلمات رو درست ادا نمیکرد. اما ، با تمام وجود روح ِ معرفتی که در کلامش بود رو احساس می کردم . بعد هم که زیارت به انتها رسید پیشونیمو بوسید و کلی دعا کرد و آروم چادر ِ گل دار ِ خاکستری رنگش رو مرتب کرد و بعد از ادای احترام به حضرت (ع) ، از من دور شد. 

بین تمام زیاراتی که توی همه این سالها توی حرم امام رضا(ع) خونده بودم ، این یکی بیشتر از همه به دلم نشست. بیشتر از بقیه روحمو درگیر کرد. و صدای پیرزن هنوز توی گوشم می پیچه... 

چشم در چشم گنبدت شده ام ...

"اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ"




- من و اتاق و پنجره ای که رو به باب الجواد باز میشود ...

- تمام حاجتم این است بال و پر بدهی ... (محمد صادق کریمی)

- با سنگ فرش های حرم حرف می زنم/ اینجا چه قدر سنگ صبور سفید هست (رضا جعفری)

زمین از دلبران خالیست ...


زمستــان نیــز رفت اما بهـارانی نمی بینم
بـر این تکـــرار در تکـــرار پـایـانی نمی بینم

- فاضل نظری

.

من همانقدر که عاشق سکوتم ، عاشق جاهای شلوغم. از شهر های خلوت ، خیابان های سوت و کور و از کوچه های بدون تردد متنفرم ! 

 

- این روز ها نیاز دارم به یک سکوت ِ محض؛ در یک شلوغی ِ محض! 

.

« أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ »

آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خودتان را فراموش می کنید؟ / سوره بقره - آیه 44


اکثر ما ، خوب حرف زدن رو بلدیم. و عادت کردیم به اینکه دیگران رو به کارهای نیک دعوت کنیم و از اخلاق حسنه صحبت کنیم ، یا جملات بزرگان رو تکرار کنیم . ولی حقیقت این است که خوب حرف زدن به یک پرستیژ و کلاس تبدیل شده است و متاسفانه در عمل ثابت می کنیم که به گفته هامون اعتقاد نداریم و فقط و فقط از روی عادت هست که این رویه رو در پیش گرفته ایم. 

ترویج ِ اخلاق ، آموزه های دینی و دیدگاه های مثبت نسبت به زندگی به خودی ِ خود کار پسندیده ای هست ولی اینکه ما حرفی رو بزنیم که خودمون بهش عمل نمیکنیم ، کم کم از ارزش عملی ِ اون کم می کند.

علاوه بر این، فکر می کنم یک روز باعث افسوس و حسرت ِ ما خواهد شد. چه بسا افرادی که با شنیدن حرفی از زبان ِ ما و عمل به آن ، از لحاظ معنوی رشدی درشون حاصل بشود و ما خودمون با غفلت و عمل نکردن ، درجا بزنیم و چیزی بدست نیاوریم. 


- با این حال ؛ "سخن نیک را از گوینده آن برگیرید ، اگر چه به آن عمل نکند." امام باقر (ع)

فرشته ها (2)

وقتایی که بی قراری میکنه ، همینطور که سرش رو روی شونه م میذارم و توی اتاق راه میرم ، آروم آروم توی گوشش زمزمه می کنم ؛

"والعَصر ، انَّ الاِنسانَ لَفی خُسر ... "

همینطور آیات رو براش تکرار می کنم. کم کم آروم میشه و خوابش میبره.

من ابراهیم ِ خودم هستم !

" اسماعیل توکیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانیت؟ زیبایی‌ات؟ و .... من چه می‌دانم؟ این را باید خود بدانی و خدایت.
من فقط می‌توانم نشانی هایش را به تو بدهم، آنچه تو را در راه ایمان ضعیف می‌کند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند، آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام حق را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه و تاویل‌های مصلحت‌جویانه و ... به فرار می‌کشاند و علاقه به او کور و کرت می‌کند و بالاخره آنچه برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل تو است!
اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شیئی، یا حالت، یا یک وضع، و یا حتی یک نقطه ضعف! تو خود آنرا هر که هست و هر چه هست باید به منی آوری و برای قربانی انتخاب کنی.
" / دکتر علی شریعتی



- اسماعیل های ِ من ...

فرشته ها (1)

الحَمدُلله ربِّ العالَمین.

اللهُم لَکَ الحَمدُ حَمداً یَدومُ بِدَوامِک ،

و لَکَ الحَمدُ حَمداً خالِداً بنِعمَتِکَ ،

و لَکَ الحَمدُ حَمداً یُوازی صُنعَکَ ،

و لَکَ الحَمدُ حَمداً یَزیدُ عَلی رِضاکَ ...



- امروز ، دو تا فرشته ی کوچولو پا به این دنیا گذاشتند و اعضای جدید ِ خانواده ی ما شدند. دو مرد ِ کوچک ، که ان شاء الله فدایی و سرباز ِ امام ِ زمان شون خواهند شد.