اَرِنی

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

اَرِنی


هــشیــار سـری بــود ز ســودای تــو مـسـت
خــوش آنکــه ز روی تــو دلــش رفــت ز دسـت
بــی تــو همــه هیـچ نیــست در ملـک وجــود
ور هیــچ نباشد چو تــو هستــی همه هست

- سعدی

-------------------------------------------------------

پیش از این پرنده ای بودم، رها ...
اما حالا ،
یک مسافرم ...

--------------------------------------------------------

اینجا بخش "نظرات" بسته است. اما امکان ثبت نظر بطور خصوصی در قسمت "تماس با من" وجود دارد.
" کپی برداری از مطالب ، حتی با ذکر منبع ، شرعا و اخلاقا جایز نیست."

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

.

دلش به تنگ آمده بود ؛

خدایش گفت :" وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بمَا یَقُولُونَ " / الحجر -97

همچون آبی شد بر آتش ...


- ترجمه : ما می دانیم که تو از آنچه امت در طعنه و تکذیب تو می گویند سخت دلتنگ می شوی.

انتخابات (1)

حذف شد.