اَرِنی

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

اَرِنی


هــشیــار سـری بــود ز ســودای تــو مـسـت
خــوش آنکــه ز روی تــو دلــش رفــت ز دسـت
بــی تــو همــه هیـچ نیــست در ملـک وجــود
ور هیــچ نباشد چو تــو هستــی همه هست

- سعدی

-------------------------------------------------------

پیش از این پرنده ای بودم، رها ...
اما حالا ،
یک مسافرم ...

--------------------------------------------------------

اینجا بخش "نظرات" بسته است. اما امکان ثبت نظر بطور خصوصی در قسمت "تماس با من" وجود دارد.
" کپی برداری از مطالب ، حتی با ذکر منبع ، شرعا و اخلاقا جایز نیست."

غم دل با که بگویم که مرا یاری نیست ...

اینکه دوست و فامیل و آشنا و غریبه وقتی دلشون میگیره میان پیشت درد و دل میکنند و سبک میشن ، وقتی یه جایی نمیدونن میخوان چیکار کنن میان از تو نظرخواهی میکنند ، سردرگمی هاشون را برات میگن و آروم میشن ، ... اینکه وقتی خودت درد داری تو قلبت ، وقتی حرف داری برای گفتن ، وقتی سردرگمی ، وقتی نا آرومی ، هیچکس رو روی زمین ِ خدا پیدا نمی کنی که بی منت بشینه پای حرفات و بی سرزنش آرومت کنه ...

خوبه یا بد ؟! 

.

.

 نمیدونم ...

 

یا انیس من لا انیس له ...

  • ۹۲/۰۵/۱۳