اَرِنی

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم ...

اَرِنی


هــشیــار سـری بــود ز ســودای تــو مـسـت
خــوش آنکــه ز روی تــو دلــش رفــت ز دسـت
بــی تــو همــه هیـچ نیــست در ملـک وجــود
ور هیــچ نباشد چو تــو هستــی همه هست

- سعدی

-------------------------------------------------------

پیش از این پرنده ای بودم، رها ...
اما حالا ،
یک مسافرم ...

--------------------------------------------------------

اینجا بخش "نظرات" بسته است. اما امکان ثبت نظر بطور خصوصی در قسمت "تماس با من" وجود دارد.
" کپی برداری از مطالب ، حتی با ذکر منبع ، شرعا و اخلاقا جایز نیست."

یا نعم المولا ...

پر از امید است این دعای جوشن کبیر ؛

و پر از یاد آوری ...

انتهای دعا بیشتر از هر حس دیگری ، احساس افتخار می کنم. افتخار به اینکه چنین خدای بی همتایی دارم.

 بندگی کردن برای این خدا ، عین پادشاهی ست .



  • ۹۲/۰۵/۰۷