عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
هیچوقت آدمی نبودم که فقط بشینم و دعا کنم و منتظر معجزه باشم. ولی همیشه دعا ، جزء لاینفک زندگی من بوده. از بچگی حتی ، عادت داشتم دعاهام رو توی دفترچه ی خاطراتم بنویسم. گاهی که مرور می کنم خودم رو و خواسته هایی که همه ی این سالها داشتم و دعاهایی که با روزها و شبهای زندگیم پیوند خورده ، می بینم ، همه اونها ، بیشتر از اینکه شرایط ِ زندگیم رو تغییر داده باشند ، خودم رو تغییر داده اند. یک چیزهایی رو از من ِ من کم کرده اند و یک چیزهایی رو اضافه. با وجود اینکه در اکثر موارد دعاهام منو به خواسته ای که داشتم نرسوندند ولی دستاوردهای پنهانی برای من داشته اند که از خود اون خواسته به مراتب با ارزش تر بوده.
شاید بتونم بگم ، از موثرترین عواملی که میتونه انسان رو رشد بده ، دعاهایی هست که به درگاه خدا میفرسته. حتی برای خواسته های مادی و دنیاییش. چون وعده ی خداوند حق هست. وقتی می فرماید : « اُدعونی استَجِب لَکُم ...» ، یعنی هیچ دعایی در درگاه الهی بی پاسخ و بی تاثیر نیست.
- ۹۲/۰۲/۲۷